بیت کوین ابزاری خشونت پرهیز و مانع از سانسور مالی (بخش دوم)
در بخش اول مقاله که پیشتر در ایران بروکر ترجمه و منتشر شد، به مشکلات نظام پولی سنتی در رابطه با حمایت از نهادهای غیرانتفاعی و خشونت پرهیز پرداختیم. گفتیم که فعالین حقوق بشر، سازمانهای غیرانتفاعی و منتقدان دولتها در سرتاسر جهان با شکلی از سرکوب مواجه هستند که با ابزارهای قانونی و اقتصادی اعمال میشوند. در ادامه بیان شد که افراد و گروهها میتوانند با بیت کوین در برابر سرکوب و سانسور مالی مقاومت کنند. در بخش دوم این مطلب ادامه بحث را پی خواهیم گرفت.
سانسور در سطح پروتکل و حضانت
همانطور که امکان سانسور مالی در نظامهای مالی سنتی وجود دارد، این امر در اکوسیستم بیت کوین نیز بطور کامل ناممکن نیست. سانسور میتواند به طور بالقوه در سطح پروتکل و در سطح حضانت رخ دهد. در سطح پروتکل، ماینرها میتوانند تراکنشها را در بلاکهایشان حذف کنند. در سطح حضانت، خدمات شخص ثالث ( مثل صرافیهای متمرکز) که برای ارسال و دریافت بیت کوین نیازمند ثبت نام و احراز هویت هستند میتوانند بدون اطلاع قبلی از ارائه خدماتشان سرباز زنند.
دولت خیلی راحت تر از ماینری که در قطب جنوب روی شبکه فعالیت میکند، میتواند در سطح حضانت دست به سانسور بزند. زیرا متولی یا نگهدارنده بیت کوین در داخل قلمرو حاکمیتی دولت است. اگر سانسور در سطح پروتکل اتفاق بیافتد، به این دلیل است که ماینر تراکنش را در بلوک حذف کرده است و آدرس را در لیست سیاه قرار داده است. به طور پیش فرض، ماینرها تراکنشهایی را که هزینه بیشتری پرداخت میکنند، در الویت قرار میدهند. یعنی اگر علی کارمزد زیادی بپردازد، احتمال بیشتری وجود دارد که تراکنش او در بلوک قرار گیرد. فرض کنید، یک ماینر، به هردلیلی تصمیم بگیرد تراکنشهای علی را حذف کند. سپس او باید هزینه بیشتری بپردازد. این امر به ماینرهای دیگر انگیزه میدهد تا تراکنش او را در بلوک بعدی که احتمالا بعدا ماین میکنند، وارد کنند. چون برای تراکنشهایی که به دلیل سانسور تایید نمیشوند، پاداشی تعیین میشود سایر ماینرها انگیزه بیشتری برای تایید آن تراکنش پیدا میکنند.
حتی اگر آدرسهای بیتکوین را بتوان در لیست سیاه قرار داد 2^160 آدرس بیتکوین وجود دارد که علی میتواند ایجاد کند. به این ترتیب، قرار دادن آدرس های بیت کوین در لیست سیاه بیهوده است. با این حال، ارسال بیت کوین از آدرس لیست سیاه به طور مستقیم به آدرس دیگری، هر دو آدرس را در لیست سیاه قرار می دهد. به هرحال، علی می تواند با استفاده از ابزارهای حفظ حریم خصوصی از این امر جلوگیری کند.
در هر صورت، ماینرها اگر بیش از حد آدرسها را مسدود کنند، احتمال اینکه رویهای خطرناک مانند سانسور مالی ایجاد شود، وجود خواهد داشت. بدنار بیان میکند که اگر قانونگذاران مالی، ماینرها را مجبور به پذیرش قوانین و مقررات خودشان کنند، این امر ممکن است در آینده بدل به تهدیدی جدی شود. البته این استدلال، مغلطه شیب لغزنده1 است، زیرا هم اکنون نیز ماینرهای وجود دارند که آدرسها و تراکنشها را مسدود میکنند بخاطر اینکه مقامات آنها را نامطلوب تشخیص میدهند. علاوه بر این، برخی از اعتبارسنجها در شبکه اتریوم نیز بر اساس ادرسهای لیست سیاهی که مقامات ایالات متحده معین میکنند، بلاکها را حذف میکنند.
حمله دیگری که بیت کوین میتواند در معرض آن قرار گیرد، حمله 51 درصدی یا اکثریت است. یعنی اگر یک ماینر یا گروهای از ماینرها، بیش از نیمی از کل قدرت محاسباتی را به دست گیرند، شانس آنها برای تنظیم و تعدیل، سانسور و سایر حملات به طور قابل توجهی افزایش مییابد. اما احتمال وقوع چنین اتفاقی در بیت کوین ناچیز است، زیرا منافعی که در عدم انجام این کار وجود دارد بیشتر از هزینههای قابل توجهی مثل از دست دادن اعتبار شبکه و ارزش بیت کوین است. هرچند حمله به بیت کوین بیهوده است اما برخی از داراییها دیجیتال از این اقبال بلند برخوردار نیستند.
اگر سانسور در سطح حضانت رخ دهد، به این دلیل است که کسب و کارهای بیت کوینی از خدمات خود به کاربران سرباز میزنند.سرویسهای حضاتی از کاربران میخواهند که ثبت نام و احراز هویت کنند، و عمدتا به کاربران اجازه نمیدهند که کلیدهای خصوصی خود را داشته باشند. پذیرش شرایط و ضوابطشان این حق را به آنها میدهد که حسابها را مسدود یا تعلیق کنند و از این رو امکان سانسور تراکنشها را دارند.
همانطور که گفتیم برای جلوگیری از سانسور مالی در سطح پروتکل و حضانت، باید حریم خصوصی را به عنوان یک ویژگی اساسی در الویت قرار داد. اخدمات جضانتی را تحریم کرد و کلید خصوصی را نزد خود نگه داشت و صرافیهای غیرمتمرکز، خودپردازها و جوامع معاملاتی محلی را تقویت کرد. منظور از کنش بدون خشونت این است : تمرکز زدایی، تحریم کردن و توان یابی کردن از جوامع محلی.
خشونت پرهیزی
اقدامات خشونت پرهیز
افراد و سازمانهایی که با بی عدالتی و سرکوب درگیر هستند این انتخاب را دارند که یا دست به عملی بزنند یا هیچ کاری نکنند. آنها چه بسا طیف وسیعی از روشها، از شیوههای سیاسی متعارف گرفته تا روشهای خشونت پرهیز و حتی ابزارهای خشونت آمیز بهره ببرند. فرض کنید ستمدیدگان در برابر ستمگران مقاومتی خشونت پرهیز شکل بدهند. نظریه خشونت پرهیزی شارپ میتواند چشم اندازی انتقادی، تبیین گر و عمل گرایانه در مورد اینکه چگونه شهروندان عادی میتوانند در برابر سرکوب دولتی مقاومت کنند، عرضه دارد. به عبارت دیگر، این تئوری توضیح میدهد که چگونه استفاده مداوم از کنش خشونت پرهیز همگی در برابر سرکوب دولتی میتواند رابطه میان ستمدیده و ستمگر را تغییر دهد.
به نظر برخی از نظریه پردازان و متخصصان، همچنین در جنبشهای گاندی و کینگ، کنش خشونت پرهیز به اقدامات خشونت آمیز برتری دارد زیرا از اصول اخلاقی پیروی میکند که بر اخلاقی بودن خود کنش، به جای پیامدهای آن تاکید دارد. این رویکرد، با ارزشهای خشونت پرهیز عدم آسیب و احترام به دیگران همسو است بدون توجه به اینکه این اقدامات چه پیامدهای میتواند داشته باشد. اما غالبا خشونت پرهیزی نه بخاطر اصول اخلاقی بلکه به این دلیل که سهل الوصولتر یا موثرتر از اقدامات خشونت آمیز تلقی میشود به عنوان روش مبارزاتی انتخاب میشود.
کنش خشونت پرهیز به شیوههای کاربرد اقدامات پایدار سیاسی، اجتماعی، روانی یا اقتصادی اشاره دارد که وابسته به خشونت یا تهدید نیست. در خلال این دههها، فهرست روشهای مبارزاتی خشونت پرهیز از 198 روشی که شارپ در 1973 برشمرده است به 346 روش رسیده است،این اتفاق بخاطر فناوری اینترنت بوده که در ایجاد چنین روشهایی نقش مهمی ایفا کرده است. هرچند فهرستهای اخیر صراحتا استفاده از دارایی های رمزنگاری شده را به عنوان یک تاکتیک خشونت پرهیز ذکر نکرده اند، اما مایکل بیر به برنامه های اینترنتی اشاره کرده که به مردم اجازه می دهد از سانسور دولتی در امان باشند.
افرادی که در زمینههای مختلف سیاسی ــنظامهای دموکراتیک، اقتدارگرا و توتالیتر ـ از اقدامات خشونت پرهیز استفاده میکنند در مقابله با سرکوب موفق تر بوده اند. آنها بیشتر مواقع به موفقیت دست یافتند در حالیکه از سال 1900 تا 2006 مقاومت خشونت آمیز کمتر با موفقیت همراه بوده است. با اینحال روی هم رفته، از سال 2001 به این سو موفقیت جریانهای خشونت پرهیز به دلایلی، مثل افزایش آگاهی دولت از روشهای خشونت پرهیز، کاسته شده است. دولتها، مقاومت خشونت پرهیز را تفرقه افکن تلقی میکنند و واکنششان به آن همواره سرکوبگرانه است که معمولا به آن « قانون برخورد قهرآمیز» گفته میشود.
به این ترتیب، این قانون دو چیز را نشان میدهد. اول اینکه، اقدام خشونت پرهیز مدرکی قوی بر این امر است که برای ساختار و قدرت موجود، تهدیدی جدی وجود دارد. دوم اینکه، نشانگر این است که با توجه به اینکه سرکوب، سانسور مالی احتمالا اتفاق میافتد، منطقی است که جنبشهای مقاومت خشونت پرهیز پیشاپیش به استقبال بیت کوین بروند. افزون بر این، دامنه و شدت سرکوب به نوع رژیم بستگی دارد، یعنی سیاستهای دموکراتیک کمتر مرتکب نقض معمول حقوق بشر میشوند.
با این وجود، سرکوب بازدارنده، مانند نظارت جمعی و سانسور مالی در نظامهای سیاسی دموکراتیک امری غیر معمول نیست. به این ترتیب، موفقیت و سازگاری کنش خشونت پرهیز در زمینههای مختلف سیاسی توان آن را برای اثرگذاری روی روابط قدرت و به چالش کشیدن نظامهای سرکوبگر نشان میدهد و زمینه را برای کاوشی عمیق تر در رابطه میان مقاومت خشونت پرهیز و قدرت در قسمتهای بعدی فراهم میکند.
قدرت
ادبیات ماکیاولیستی بر رئالیسم ساختاری ــ نظریه غالب در روابط قدرت ــ تاثیر گذاشته است و منجر به درکی محدود و غیرتاریخی از قدرت شده است که زور را بر اخلاق مقدم میداند، ابزار را با اهداف توجیه میکند و فرض میگیرد که در روابط بین دولتی خشونت ضروری و اجتنباب ناپذیر است. رئالیسم ساختاری، قدرت را امری کمیت پذیر تعریف میکند که از طریق داراییهای نظامی، ثروت و جمعیت و قلمرو بیان میشود. کاکس این امر را « فتشیسم واقع گرایانه از قدرت» میخواند، که با « دیدگاه یکپارچه قدرت» شارپ همسو است. شارپ استدلال میکند که روابط قدرت درون دولتی به طور مشابه به اشتباه درک شده است به این معنی که حاکمان در راس قدرت صاحب قدرت هستند و حکمرانی آنها وابسته به این قدرت است.
در عوض، نگاه شارپ به قدرت فمنیستی است. پژوهشهای فمنیستی راجع به سلسله مراتب جنسیتی و فرمان برداری از سطح فردی آغاز میشود، همانند نظریه خشونت پرهیزی که بر تواتمندسازی فردی با کنارگذاشتن عافیت طلبی و تحقق توانایی و عاملیت خود تحت نظامی ستمگر، تاکید دارد. فمنیستها روی روابط قدرت در سطح خانواده تمرکز میکنند و دیدگاهی از پایین به بالا دارند، در حالیکه واقع گرایان بر پویایی قدرت دولت ـ ملت تمرکز میکنند و رویکردی از بالا به پایین دارند. نزد اینها خشونت امری مردانه تلقی میشود زیرا مردان در مقایسه با زنان بیشتر به خشونت ورزی روی میاورند و نرخ اعمال مجرمانهشان بالاتر است.
همانطور که گفتیم در ادبیات قدرت نگرههای مختلفی وجود دارد. تعریف قدرت بخاطر ماهیت پیچیده و چند وجهی آن چالش برانگیز است. در این یادداشت ما از تعریف برپایه توافق قدرت که شارپ آن را بیان کرده، پیروی میکنیم. البته، در بررسی کنونی ما، تعریف دقیق قدرت کمتر از درک این امر اهمیت دارد که قدرت میتواند از سرچشمههای مختلفی نشات بگیرد.
در این یادداشت ما به دنبال تعریفی از قدرت که متناسب با نظریه خشونت پرهیزی باشد، نیستیم بلکه میخواهیم بنیاد قدرت و محل استقرار قدرت را بررسی کنیم. داودینگ میگوید تعریف قدرت را میتوان مبهم و نامشخص بیان کرد به شرطی که هنگام بحث راجع به قدرت، اجماعی کلی راجع به مصادیق قدرت وجود داشته باشد. داودینگ میخواهد که روی منابع قدرت تمرکز کنیم که مولفههای سازنده قدرت هستند. او مدعی است که این رویکرد بی آنکه ما را درگیر مناقشات همیشگی راجع به معنای قدرت کند، امکان فهم قدرت را فراهم میکند. هرچند این نگاه تقلیل گرایانه است ولی به هرحال تعریف قدرت فی نفسه موضوع اصلی این یادداشت نیست.
براساس نظریه داودینگ، پول میتواند ساختار انگیزشی دیگران را تغییر دهد که شارپ از آن به عنوان «قدرت مادی» یاد میکند. حاکمان سرکوبگر میتوانند به پیروان حکومت پاداش داده و یا مخالفان را مجازات کنند. افزون بر این، بانکهای مرکزی توانایی خلق پول دارند که از آن قدرت میگیرند. در بیت کوین، این سیاست پولی در پروتکل تعبیه شده است و قدرت از دولت به برنامه رایانه منتقل شده است.
با این حال، در سیاق سانسور مالی و مقاومت خشونت پرهیز خیلی راجع به قدرت پاداش یا توانایی خلق پول صحبت نشده بلکه به اختیار قانونی نهاد قدرت روی پول پرداخته شده است. بیت کوین با حذف واسطه ،از افراد در برابر سواستفاده قدرت مرکزی محافظت میکند. این کاهش اختیار و مشروعیت دولت در گفتمان سیاسی امروزی ظهور یافته است ، به همین دلیل بانکهای مرکزی دولتی و نهادهای مالی راجع به بیت کوین و سایر داراییهای دیجیتال چنین ابراز نگرانی کردند که ممکن است بیت کوین تهدیدی علیه نظامهای مالی سنتی و حاکمیت پولیاش باشد.
با اینکه بیت کوین اختیار روی پول را به افراد تفویض میکند اما تامین و ضامن قدرت نیست. قدرت به هدف و قصد استفاده از پول و توانایی بهره مندی از آن وابسته است. بنابراین، صرف اینکه یک مقاومت خشونت پرهیز پولی که لازم دارد را در اختیار دارد و بر آن نظارت دارد ضامن این نیست که به اهداف خود برسد. وانگهی، با تمام این بحثها راجع به پول و قدرت، مهم است که بدانیم تغییر باید از درون باشد و بایست روی توانمند سازی افراد تمرکز کرد. پول جایگزینی برای کنشگری داوطلبانه نیست اما میتواند تا حدودی از یک حرکت حمایت کند. محققان تاکید کردند که حمایت خارجی برای پیروزی جنبش نه ضروری است و نه کافی و در مقایسه با حمایت داخلی همواره اهمیتی ثانوی دارد.
مدل نتیجه معکوس
برای اینکه نحوه انتقال قدرت از ستمگر به ستمدیده را دقیق درک کنیم، مدل نتیجه معکوس مارتین چهارچوبی معتبر راجع به تحلیل این پدیده ارائه میدهد. گرگ با الهام از مبارزه خشونت پرهیز گاندی علیه امپراطوری بریتانیا مفهوم « جیوجیتسو اخلاقی» را طرح میکند، شیوهای که با تاکید بر ظالمانه بودن اعمال ستمگران، آنها را در مخمصه میاندازد.
شارپ این نگره را با طرح « جیوجیتسو سیاسی» توسعه داد. «جیوجیستوی سیاسی» روی ابعاد استراتژیک و سیاسی خشونت پرهیزی، تضعیف قدرت سیاسی ستمگر با افشای اقدامات ظالمانه آنها و معطوف کردن قدرتشان علیه خودشان تاکید دارد. مارتین بعدتر مدلی دیگر از نتیجه معکوس را معرفی کرد، رویکرد وسیعتر او شروط لازمی را بررسی میکند که منجر به پیامدهای منفی برای سرکوبگران میشود که از سرکوب یا خشونت علیه مقاومت خشونت پرهیز استفاده میکنند. در کوتاه مدت، سرکوب، جنبش را خنثی میکند، اما در دراز مدت جنبش دوباره قدرت و پویایی را به دست میآورد و آنگاه نتیجه معکوس رخ میدهد.
برای اینکه نتیجه معکوس اتفاق بدهد، سه شرط باید محقق شود : اول اینکه، مقاومت مدنی باید ساختار و نظم خشونت پرهیز خود را حفظ کند؛ دوم اینکه حملات و سرکوب دولتی باید ثبت شود و به مخاطبان مربوطه اطلاع رسانی شود. سوم اینکه مخاطبانی که شاهد سرکوب هستند باید انقدر تاثیر گذار باشند که مقامات را وادار به واکنش کنند.
همانطور که پیشتر گفتم بیت کوین اختیار پول را به افراد میدهد. یعنی قدرت کنترل پول را از دولت به افراد و جوامع انتقال میدهد. بنابراین به لحاظ تئوری هرچند سانسور مالی در کوتاه مدت آسیب زا است اما همین که مردم پس از سانسور شروع به استفاده از بیت کوین کنند احتمالا بتوان در بلند مدت شاهد منافع و مزایای سانسور مالی شد.
بیت کوین به مثابه ابزاری خشونت پرهیز
به لحاظ تاریخی، تنها تعداد معدودی از ابزارها و شیوههای خشونت پرهیز وجود داشته که از پولی بهره برده است که متعلق به یک نهاد مالی سنتی نبوده است : پولهایی نظیر پول موقت (مانند Wara)، طرح های معاملاتی محلی، پول جعلی تعمدی و پول جعلی سیاسی. در کنار اینها، روشهای بدون خشونت نیز وجود دارد که از میان آنها میتوان به نافرمانی مدنی از قوانین نامشروع ( مثل استفاده از بیت کوین در کشورهایی که بیت کوین در آنجا ممنوع است) نپذیرفتن پول دولت و برداشت سپردههای بانکی اشاره کرد. امتناع از پرداخت هزینهها، عوارض و مالیات، سرباز زدن از پرداخت بدهی یا بهره، احتکار سکه در اینجا قابل اجرا نیست. در ادامه توضیح میدهم که چگونه بیت کوین با اهداف هر یک از این ابزارها و روشها مرتبط است و آنها را دنبال میکند.
روش، ابزار | هدف |
پول موقت | هدف از پول موقت این است در تنگنای اقتصادی و تضعیف ارز جایگزینی برای ارز داخلی باشد یا اینکه هزینههای محلی را تقویت کند. پول موقت، با تسهیل معاملات در یک جامعه یا منطقهای خاص، اقتصاد داخلی را به جنبش وا میدارد و به گردش پول در آن ناحیه کمک میکند. این پول از کسب و کارهای محلی حمایت میکند و در خلال دوره ای که ارز ملی کمیاب یا بی ارزش شود، خودکفایی را تقویت میکند. دقیقا این همان کاری است که هم اکنون بیت کوین و دیگر داراییهای دیجیتال در سطح جهانی انجام میدهند. |
سیستم معاملاتی مبادله محلی (LETS) | هدف سیستم معاملاتی مبادله محلی، این است که امکان مبادله کالا و خدمات را در جامعهای که از یک نظام اعتباری یا ارز محلی استفاده میکند فراهم کند. هدف LETS تقویت انسجام اجتماعی، انعطاف پذیری و استحکام اقتصاد داخلی از طریق حمایت متقابل است. LETS بی آنکه وابسته به ارز ملی باشد با فراهم کردن زمینه برای معامله مهارتها، محصولات یا خدمات نزد اعضای خود باعث میشود که منابع جامعه بنیان، توسعه مهارت و همکاری را ترویج یابند و رفاه عمومی جامعه افزایش یابد. بیت کوین را نیز میتوان مانند LETS بکار برد. |
پول جعلی تعمدی | هدف پول جعلی تعمدی، گسترش آگاهی راجع به یک مشکل، مثل فساد و سانسور است. اسکناس صفر روپیه هند یکی از مصادیق عینی است که هدف آن آگاهی بخشی راجع به فساد سیاسی و رشوه خواری است. بیت کوین را نیز فی نفسه میتوان جنبشی غیر رسمی تلقی کرد که آگاهی راجع به سانسور و سرکوب مالی را افزایش میدهد. این امر را میتوان در پیام نوشته شده در بلاک اولیه و جوامعی که حول بیت کوین شکل گرفتهاند، نشان داد. علاوه بر پیامی که درون بلاک اولیه نوشته شده، بلاک 629999 پیامی متناظر داشت که استخر F2Pool آن را نگاشته بود : « نیویورک تایمز 9/اوریل/ 2020، برنامه فدرال رزرو با تزریق 2.3 هزار میلیارد دلار، بسیار فراتر از برنامه نجات سال 2008 است». بنابراین هرچند طبق قوانین نمی توان بیت کوین جعلی در پروتکل ایجاد کرد اما بیت کوین میتواند کاربرد یک پول جعلی تعمدی که هدفش آگاهی بخشی است را از خود نشان دهد و این کار را با گنجاندن پیامی در بلاکها انجام میدهد. |
پول جعلی سیاسی | هدف از پولهای جعلی سیاسی، توزیع پولهای تقلبی برای آشفته کردن اقتصاد است. مثلا کره شمالی ممکن است دلار آمریکا را جعل کند و به همین دلیل ممکن است اعتماد به دلار آمریکا را تضعیف کند و اگر جعل در حجم گستردهای انجام شود، احتمالا به اقتصاد آمریکا آسیب خواهد رساند. این همان کاری است که به لحاظ نظری بیت کوین میتواند آن را انجام دهد در صورتی که مردم بصورت گسترده و انبوه از آن استفاده کنند. پذیرش جمعی بیت کوین به طور بالقوه میتواند اقتصادهای سنتی را مختل کند، اما در حال حاضر کاربران کافی برای چنین تاثیر سترگی وجود ندارد. پس بیت کوین با اینکه هنوز چنین کاری را نکرده اما توانایی انجام آن را دارد. |
نهادهای اقتصادی جایگزین | هدف یک نهاد جایگزین اقتصادی به چالش کشیدن نهادهای مخالف و جایگزین کردن آن به طور بالقوه، پیاده سازی اصول یا برنامههای کنشگران، افزایش اثربخشی سایر روشهای خشونت پرهیز و در نتیجه تاسیس نهادی جایگزین است که سلطه مخالفان را متزلزل کند. از این روی بیت کوین را میتوان یک جایگزین در نظر گرفت |
نافرمانی مدنی در برابر قوانین نامشروع | هدف نافرمانی مدنی از قوانین نامشروع، نقض آشکار قوانین ناعادلانه است. استفاده از بیت کوین در کشورهایی که آن را ممنوع کرده، میتواند نوعی نافرمانی مدنی در برابر قوانین دولتی باشد. |
امتناع از پذیرش پول دولت | هدف از نپذیرفتن پول دولت این است که صرفا ارز خاصی را نپذیرفت. فرد تنها با ارسال و دریافت بیت کوین میتواند از پذیرش پول دولتی سر باز زند و اگر روند پذیرش بیت کوین سرعت گیرد، حاکمیت ارزهای فیات به چالش کشیده خواهند شد. |
پیامهای غیرقابل تغییری که در بلاکهای بیت کوین نگاشته شده است، میتواند نوعی اعتراض و فشار علیه کنترل بانکهای دولتی بر پول تلقی شود؛ این پیام ها میتوانند ابزاری به منظور عدم همکاری اقتصادی با سیستمهای مالی تحت کنترل دولت عمل کند. و میتواند مداخله ای خشونت پرهیز باشد با فرض اینکه شکل یک نهاد اقتصادی جایگزین را به خود بگیرید و به عنوان روشی برای نافرمانی مدنی از قوانین « نامشروع» عمل کند.
با این حال، کنش خشونت پرهیز به دلیل خطرات موجود، راه حلی تضمین شده در تمام منازعات نیست و ممکن است همیشه موفقیت آمیز نباشد. در آخر، بیت کوین شاید در تمام موقعیتها و زمانها اثربخش نباشد، علی الخصوص زمانیکه کلیدهای خصوصی در دست سرویسهای حضانتی هستند. بازهم، عدم موفقیت مقطعی الزاما به معنای شکست کامل کل کمپین یا بیاعتبار کردن اثربخشی بیت کوین نیست.
- وقتی کسی ادعا میکند که در صورت دادن مجوز ارتکاب اقدامی یا پذیرش عقیدهای، مطمئناً ناخواسته اعمال و عقاید شدیدتر و افراطیتر هم بعد از آن اتفاق خواهد افتاد و به ما تحمیل خواهد شد، در این صورت مرتکب مغالطه شیب لغزنده شده است. ↩︎