۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای | بهترین الگوهای تحلیل تکنیکال

در دنیای معاملات مالی، تحلیل نمودارها یکی از مهمترین ابزارهای موجود برای پیش‌بینی رفتار بازار است. گرفتن اطلاعات از الگوهای نموداری به شما کمک می‌کند تا فرصت‌های معاملاتی را بهتر بشناسید و در بازارهای مالی، بیشتر موفق شوید. در این مقاله از ایران بروکر به بررسی و معرفی ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای خواهیم پرداخت که هر معامله‌گری باید بشناسد و از آنها بهره‌برداری کند.

الگوی نموداری چیست؟

الگوی نمودار، یک تکرار قابل مشاهده در عملکرد قیمتی است که بارها و بارها در بازار و داده‌های قیمتی انواع دارایی‌ها تکرار خواهد شد. هدف اصلی تجزیه و تحلیل این الگوها این است که با مطالعه و شناخت تاریخچه آنها، بتوانیم پیش‌بینی کنیم که در آینده احتمالا چه اتفاقی رخ خواهد داد.

نتیجه تجزیه و تحلیل هر الگوی نموداری ممکن است بسته به شرایط بازار، محیط بازاری (آرام یا بحرانی) و جهت حرکت قیمت (صعودی یا نزولی) متغیر باشد. با این حال، به‌طور کلی، می‌توان ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای را به سه دسته زیر تقسیم کرد:

1. الگوهای معکوس (Reversal Patterns): این الگوها نشان‌دهنده تغییر جهت حرکت قیمت در بازار هستند. به عبارت دیگر، زمانی‌که یک الگو معکوس ظاهر می‌شود، احتمالا بازار از روند قبلی خود دور می‌شود.
2. الگوهای ادامه‌دهنده (Continuation Patterns): این الگوها نشان‌دهنده تایید روند قیمتی فعلی در بازار هستند. زمانی‌که یک الگو ادامه‌دهنده ظاهر می‌شود، احتمالا بازار به روندی که قبلا داشته است، ادامه می‌دهد.
3. الگوهای جانبی (Sideways Patterns): این الگوها نشان‌دهنده عدم تعیین جهت قطعی در بازار هستند و قیمت‌ها به‌صورت جانبی و بدون جهت قطعی حرکت می‌کنند.

۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای

با آشنایی با دسته‌بندی الگوهای نموداری و تحلیل درست آن‌ها، معامله‌گران می‌توانند تصمیمات بهتری برای ورود و خروج از معاملات خود بگیرند؛ همچنین با بهره‌وری بیشتری از آن‌ها در بازارهای مالی عمل کنند. در ادامه، ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای ذکر شده است که با شناخت آن‌ها مسیر معاملاتی شما بهتر و هموارتر می‌شود.

پله‌های صعودی و نزولی

در فهرست ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای، پله‌های صعودی و نزولی، احتمالا ساده‌ترین الگوهای نموداری در بازارهای مالی هستند. با این حال، تشخیص و درک روندها همچنان امری بسیار مهم است، مخصوصا اگر به دنبال تحلیل و معامله در بازارها هستید.

هنگامی‌که به هر بازاری نگاه می‌کنید، متوجه خواهید شد که عملکرد قیمت به ندرت به‌صورت خطی است. حتی در روندهای صعودی و نزولی قوی نیز حرکت‌های مختلفی را مشاهده خواهید کرد.

در یک روند صعودی، بازار به سمت بالا حرکت می‌کند. این حرکت معمولا به سمت صعود است اما به فاصله‌های کوتاهی به سمت کف برمی‌گردد. در این مواقع، بازار همچنان به سقف‌های جدیدی می‌رسد و کف‌ها نیز به تدریج بالاتر می‌روند. این ویژگی‌ها به‌طور کلی به یک روند صعودی اشاره دارند و معامله‌گران ممکن است تا زمانی‌که این روند پایان نیابد به معاملات خود ادامه دهند.

در واقع، افت‌ها و ریزش‌های کوتاه، ممکن است فرصت‌های خرید مهمی ایجاد کنند و به شما اجازه دهند تا با قیمت مناسب، یک دارایی را خریداری کنید و از ادامه صعود لذت ببرید.

در مقابل، وقتی بازارها در حال تشکیل سطوح و اوج‌های پایین‌تر هستند، ممکن است یک روند نزولی شکل بگیرد و پله‌های نزولی ایجاد شود. در این حالت، معامله‌گران طرفدار پوزیشن شورت یا فروش، وارد معامله می‌شوند. در یک روند نزولی، معامله‌گر ممکن است از اصلاح‌های صعودی قیمت به‌عنوان فرصت‌هایی برای فروش استفاده کند.

مثلث صعودی

مثلث صعودی نیز جزو ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای است. این الگو زمانی ایجاد می‌شود که یک مجموعه از اوج‌های قیمتی به‌صورت افقی با یک مجموعه از افت و نزول‌های قیمتی به‌صورت صعودی، برخورد می‌کند. خط افقی بالاتر به‌عنوان سطح مقاومت شناخته می‌شود و خط شیب‌دار پایینی نیز به‌عنوان خط حمایت عمل می‌کند.

این الگو به‌عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده شناخته می‌شود و معمولا پس از یک روند صعودی ظاهر می‌شود. در طول این الگو، بازار به ثبات می‌رسد؛ به این معنا که روند قیمت توقف می‌کند اما اگر خط مقاومت شکسته شود، احتمال بروز یک روند صعودی جدید وجود دارد.

همان‌طور که در زیر توضیح داده می‌شود، معامله‌گران معمولا قبل از شروع معامله به دنبال تایید این الگو هستند. یکی از راه‌های تایید مثلث صعودی، نگاه کردن به حجم معاملات است. در ابتدا، فعالیت معاملاتی در این الگو کاهش می‌یابد اما پس از شکست خط مقاومت، به سرعت افزایش می‌یابد. اگر این اتفاق بیافتد، احتمال ادامه روند صعودی قیمت بیشتر است.

اگرچه قیمت معمولا در همان جهتی حرکت می‌کند که روند غالب وجود دارد اما این اتفاق همیشه رخ نمی‌دهد. مثلث‌های صعودی همچنین می‌توانند نشان‌دهنده شروع یک روند نزولی در صورت کاهش قیمت یا کاهش حجم معاملات باشند.

مثلث نزولی

الگوی مثلث نزولی معمولا پس از روند نزولی در بازارها ایجاد می‌شود. این الگو در زمانی شکل می‌گیرد که یک مجموعه افقی از سطوح کف (که به‌عنوان سطح حمایت شناخته می‌شوند) با مجموعه‌ای از اوج‌ها (که به‌عنوان مقاومت شناخته می‌شوند) به تداخل می‌پردازند.

این الگو به‌عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده معتبر شناخته می‌شود که به معنای ادامه روند نزولی قیمت است. وقتی بازار به سمت سطح حمایت پایین‌تر حرکت می‌کند، این الگو به‌عنوان یک سیگنال نزولی تلقی می‌شود و تعبیر آن، ادامه نزول قیمت است. با این حال، اگر بازار به‌جای این‌که به سمت سطح حمایت پایین‌تر حرکت کند و از طرف مقاومت، تصمیم به ادامه حرکت خود بگیرد، ممکن است به معنای آغاز یک روند صعودی جدید باشد.

در این الگو، ابتدا کاهش حجم معاملات مشاهده می‌شود و این نشان‌دهنده تثبیت بازار است اما پس از شکست سطح حمایت و شروع نزول قیمت، حجم معاملات به سرعت افزایش می‌یابد. این تغییر در حجم معاملات ممکن است به‌عنوان یک سیگنال قوی‌تر برای ادامه روند نزولی تلقی شود.

الگوی مثلث متقارن

الگوی مثلث متقارن یکی دیگر از ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه‌ای است که در آن دو خط روند به یکدیگر نزدیک می‌شوند و به‌نظر می‌رسد که در یک نقطه مشترک به همدیگر برسند. مشابه قرار دادن یک مثلث صعودی روی یک مثلث نزولی که از هر دو خط افقی خارج می‌شوند.

الگوی مثلث متقارن، معمولا به‌عنوان یک الگوی ادامه‌دهنده تلقی می‌شود؛ یعنی اغلب قیمت پس از آن به روند قبلی خود ادامه می‌دهد و به این معنا است که اگر روند قبلی نزولی بوده باشد، احتمالا نزولی خواهد ماند. اگر روند قبلی صعودی بوده باشد، احتمالا صعودی خواهد ماند.

با این وجود الگوی مثلث متقارن می‌تواند در شرایط مختلف نیز تفسیر شود. اگر قبل از شکل‌گیری این الگو، روند مشخصی در بازار وجود نداشته باشد، ممکن است به‌عنوان یک الگوی دوجانبه تلقی شود. در این صورت، قیمت می‌تواند به هر دو جهت (صعودی و نزولی) حرکت کند. وقتی که قیمت از یکی از دو طرف مثلث خارج شود و این حرکت تایید شود، نشان می‌دهد که روند احتمالا در همان جهت ادامه خواهد داشت.

برای معامله با الگوی مثلث متقارن، شما باید آماده باشید تا بازار به هر دو جهت ممکن حرکت کند. سپس باید با دقت تغییرات قیمت و حجم معاملات را دنبال کنید و بر اساس تحلیل‌های خود تصمیم بگیرید که وارد موقعیت فروش یا خرید شوید.

پرچم

الگوی پرچم (Flag) در تحلیل تکنیکال بازارها به شدت مورد استفاده قرار می‌گیرد، و یکی از شناحته شده‌ترین الگوها در بین ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای است. این الگو زمانی شکل می‌گیرد که خطوط حمایت و مقاومت در بازار به‌صورت موازی کنار هم در حرکت هستند یا با شیبی مشابه به سمت بالا یا پایین حرکت می‌کنند. در مواقع شکست از خط مقاومت یا حمایت، الگوی پرچم به وضوح به یک روند جدید ادامه می‌دهد.

• در الگوی پرچم صعودی، هر دو خط به سمت پایین حرکت می‌کنند و وقوع شکست از خط مقاومت نشان‌دهنده ظهور یک روند صعودی جدید است.
• در الگوی پرچم نزولی، هر دو خط به سمت بالا حرکت می‌کنند و وقوع شکست از خط حمایت نشان‌دهنده ظهور یک روند نزولی جدید است.

اگرچه می‌توان الگوهای پرچم را به‌عنوان الگوهای معکوس در نظر گرفت (زیرا تغییر جهت قیمت با وقوع شکست معکوس می‌شود)، اما اکثرا پرچم‌ها به‌عنوان سیگنال‌های ادامه‌دهنده تلقی می‌شوند؛ به این معنا که پس از روندهای صعودی (پرچم‌های صعودی) و روندهای نزولی (پرچم‌های نزولی) معمولا رخ می‌دهند.

به‌طور خلاصه، الگوی پرچم به سه مرحله تقسیم می‌شود: ابتدا یک حرکت جهت‌دار قوی، یک روند کاهشی که به نام «پرچم» شناخته می‌شود و در نهایت شکست از این پرچم که به‌عنوان آغاز یک جهت جدید در بازار تلقی می‌شود. این الگو برای تصمیم‌گیری در معاملات تمامی بازارها بسیار مفید است.

گوه (Wedge)

الگوی گوه یا همان Wedge، یک الگوی مهم در تحلیل تکنیکال و جزو ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای بازارهای مالی است. این الگو شبیه به الگوی پرچم است، اما با این تفاوت که در آن خطوط روند به سمت یکدیگر نزدیک می‌شوند. به عبارت دیگر، مانند دو خط که به‌صورت وارونه در حال نزدیک شدن به هم هستند.

وقتی الگوی گوه شکل می‌گیرد، اغلب با کاهش حجم معاملات همراه است. این امر نشان‌دهنده تنش در بازار و انتظار معامله‌گران برای تغییر روند است. حالا بیایید در ادامه به دو نوع الگوی گوه مهم بپردازیم:

1. الگوی گوه صعودی: در این الگو، بازار به سمت بالا حرکت می‌کند و از سطح حمایت (که به‌طور معمول خطی افقی است) عبور می‌کند. این ممکن است نشانه یک روند نزولی جدید باشد یا می‌تواند به‌عنوان نشانه‌ای برای بستن یک موقعیت خرید در نظر گرفته شود.
2. الگوی گوه نزولی: در این الگو، قیمت از سطح مقاومت (خط افقی دیگر) عبور می‌کند و یک روند صعودی جدید آغاز می‌شود. در این مرحله، معامله‌گر ممکن است یک موقعیت خرید جدید را شروع کند یا موقعیت فروش خود را ببندد.

معمولا الگوی گوه به‌عنوان یک نشانه ادامه معامله در نظر گرفته می‌شود ولی بعضی معامله‌گران ممکن است از آن برای معاملات کوتاه‌مدت نیز استفاده کنند. استفاده از این الگو به سلیقه و استراتژی هر معامله‌گر بستگی دارد.

الگوی دو قله در تحلیل تکنیکال

هنگامی‌که قیمت یک دارایی، دو سقف یا دو قله در قیمت تشکل می‌دهد و در این مسیر افزایش و کاهش‌های کوچکی رخ می‌دهد، الگوی معروفی به نام «دو قله یا Double top» در نمودار شکل می‌گیرد. این الگو به‌صورت یک حرف «M» در نمودار قابل تشخیص است.

در بخش بالای نمودار، یک الگوی برگشت نزولی دیده می‌شود که نشان می‌دهد قیمت دارایی در معرض شکست و رسیدن به زیر سطح حمایت قرار دارد که در نقطه پایین میان دو قله این الگو ایجاد می‌شود. تایید این سطح حمایت، بسیار اساسی است؛ زیرا تصمیم‌گیری بر اساس شکل‌گیری دو قله ممکن است به نتایج نادرست منجر شود.

در الگوی دابل تاپ، قیمت دو بار تلاش می‌کند تا به اوج‌های جدیدی برسد. با این حال، هر دو بار که قیمت توسط فروشندگان به پایین می‌آید، دوباره به سمت بالا حرکت می‌کند. این امر نمایان‌گر این است که حرکت صعودی ممکن است در حال از بین رفتن باشد.

معمولا، اوج قیمتی دوم نسبت به سقف اول کمتر ارتفاع دارد. این می‌تواند نمایانگر پایان فشار خرید باشد.

کف دوقلو یا دو دره در تحلیل تکنیکال

الگوی «کف دو قلو» در تحلیل تکنیکال یک الگوی مهم و شناخته‌شده است که به تصمیم‌گیری در مورد ورود به معاملات کمک می‌کند. این الگو در ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای، در نمودار قیمتی به‌صورت یک حرف «W» شناخته می‌شود و در واقعیت به معنای یک الگوی معکوس صعودی است.

شرح کلی الگوی «کف دو دره» به این صورت است:

1. دو بار تلاش برای عبور از حمایت: در ابتدا، قیمت دارایی دو بار تلاش می‌کند تا از سطح حمایتی‌ای که در نمودار شکل می‌گیرد، عبور کند. این دو تلاش می‌توانند نقاط اساسی در نمودار باشند که قیمت به آن‌ها نزدیک می‌شود و سپس دوباره به بالا می‌رود.
2. افزایش موقت قیمت: در میان دو تلاش برای عبور از سطح حمایت، یک افزایش موقت در قیمت رخ می‌دهد. این افزایش ممکن است به سطح مقاومتی ایجاد شده در نمودار برسد.
3. شکل «W»: این دو عملیات (دو تلاش برای عبور از حمایت و افزایش موقت قیمت) باعث شکل‌گیری الگوی W در نمودار می‌شوند. این شکل به‌صورت دو کف از سطح حمایت تشکیل شده و به‌عنوان الگوی کف دو قلو یا دو دره شناخته می‌شود.
4. پایان فشار فروش: کف دو قلو معمولا نمایان‌گر پایان فشار فروش است و به این معنا که پس از دو بار تلاش برای کاهش قیمت به سطح حمایت، قیمت به سمت بالا و روند صعودی تغییر می‌کند.
5. تایید سطح مقاومت: برای اطمینان بیشتر، معمولا قبل از ورود به یک موقعیت تراکنشی، سطح مقاومت مشخص شده در الگوی کف دو قلو تایید می‌شود. این تایید می‌تواند با تحلیل دقیق قیمت‌های گذشته یا استفاده از اندیکاتورهای تکنیکالی انجام شود.

الگوی کف دو قلو معمولا نمایان‌گر یک فرصت خرید در بازار مالی است که همواره باید با دقت تحلیل شود و عوامل دیگر در تصمیم‌گیری در مورد تراکنش‌های مالی مد نظر باشند.

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی یکی از ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه‌ای و شناخته‌شده است که معمولا به‌منظور تشخیص تغییر روند قیمت در بازارها استفاده می‌شود. این الگو به‌صورت یک الگوی معکوس نزولی شناخته می‌شود و در نمودار قیمتی به شکل «S» یا «سر و شانه انسانی» قابل مشاهده است. در این الگو، سه نقطه اصلی تشکیل‌دهنده آن هستند:

1. سر (ارتفاع مرکزی): این نقطه بالاترین قیمت در دوره مورد نظر را نمایان می‌کند. به عبارت دیگر، این نقطه نشان‌دهنده بیشترین ارزش قیمتی در آن زمان است.
2. شانه‌ها (ارتفاع‌های پایین تر): دو نقطه پایین‌تر از سر در این الگو وجود دارند که به‌عنوان شانه‌ها شناخته می‌شوند. این شانه‌ها اغلب از دو طرف سر قرار می‌گیرند و به نوعی نقطه‌های اساسی در نمودار قیمتی هستند.
3. خط گردن (سطح حمایتی): این خط در پایین‌ترین نقاط شانه‌ها ترسیم و به‌عنوان خط گردن شناخته می‌شود. این خط به‌عنوان سطح حمایتی در نظر گرفته خواهد شد. همه سه ارتفاع باید به این سطح سقوط کنند و اگر این اتفاق رخ دهد، ممکن است یک الگوی سر و شانه معکوس به وجود آمده باشد.

الگوی سر و شانه نمایان‌گر تغییر روند از صعودی به نزولی در بازار می‌شود. برای مثال، زمانی که قیمت به سر می‌رسد (ارتفاع مرکزی) و سپس به خط گردن (سطح حمایتی) سقوط می‌کند، این نشان‌دهنده تضعیف روند صعودی و نزول احتمالی در آینده است.

مهمترین نکته این است که معامله‌گران معمولا منتظر تایید الگوی سر و شانه توسط قیمت هستند و به‌عنوان ابزار اصلی خود برای تصمیم‌گیری در مورد ورود یا خروج از بازار از آن استفاده می‌کنند. این تایید ممکن است با شکست خط گردن و تغییر جهت قیمت، تایید شود.

البته، همیشه باید محتوای دقیق‌تر و دیگر عوامل موثر در بازار را در نظر گرفت و تحلیل بهتری انجام داد تا بتوان تصمیمات مالی بهینه‌تری گرفت.

الگوی کف و سقف گرد در تحلیل تکنیکال

در لیست ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای، الگوهای کف و سقف گرد در تحلیل بازارها دو الگوی مهم و معکوس هستند که معمولا به منظور پیش‌بینی تغییرات در روند قیمت استفاده می‌شوند. این الگوها شبیه به یک U معکوس در نمودار قیمت ظاهر می‌شوند و نشان‌دهنده تغییرات در جهت روند قیمت می‌باشند.

الگوی سقف گرد

• در الگوی سقف گرد، در ابتدا احساسات خرید یا صعودی در بازار افزایش می‌یابند و قیمت به بالاترین نقطه در دوره زمانی مورد نظر می‌رسد. این نقطه به‌عنوان سر الگو شناخته می‌شود.
• سپس، پس از سر، قیمت شروع به کاهش می‌کند و کف‌های پایین‌تری ایجاد می‌شود. این کف‌های پایین‌تر به‌عنوان شانه‌های الگو شناخته می‌شوند.
• نقطه مهم دیگر در این الگو خط گردن است که به‌عنوان سطح حمایتی در نظر گرفته می‌شود. همه سه ارتفاع باید به این خط گردن سقوط کنند. اگر این اتفاق بیافتد، ممکن است نشان‌دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی باشد.

الگوی کف گرد

• الگوی کف گرد به‌صورت برعکس اتفاق می‌افتد. در ابتدا، احساسات خرید کاهش می‌یابند و قیمت به پایین‌ترین نقطه در دوره زمانی مورد نظر می‌رسد. این نقطه به‌عنوان سر الگو شناخته می‌شود.
• سپس، پس از سر، قیمت شروع به افزایش می‌کند و اوج‌های بالاتری ایجاد می‌شود. این اوج‌های بالاتر به‌عنوان شانه‌های الگو شناخته می‌شوند.
• در این الگو نیز، خط گردن به‌عنوان سطح حمایتی در نظر گرفته می‌شود و تغییر روند از نزولی به صعودی ممکن است با شکستن این سطح تایید شود.

در کل، الگوهای سقف گرد و کف گرد به‌عنوان نمادهایی برای تغییر روند در بازارها معرفی می‌شوند و معمولا توسط معامله‌گران به‌عنوان ابزار مفیدی برای تصمیم‌گیری در مورد ورود یا خروج از بازار مورد استفاده قرار می‌گیرند. تایید الگو، توسط کندل‌ها و اندیکاتورهای تکنیکالی می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های مالی دقیق‌تر کمک کند. با این وجود همواره باید موارد دیگری نیز مانند شرایط بازار و اخبار مهم در نظر گرفته شود.

فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته یکی دیگر از ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای است که معمولا به‌عنوان نشانه‌ای از تغییر روند قیمت استفاده می‌شود. این الگو به شکل یک فنجان (نمایان‌گر قسمت بالایی از الگو) و دسته (نمایان‌گر قسمت پایینی از الگو) ظاهر می‌شود.

اصولی که در این الگو وجود دارند عبارتند از:

1. فنجان (Cup): این قسمت ظاهری شبیه به یک فنجان دارد و نمایان‌گر یک روند نزولی در قیمت است. در این مرحله، قیمت کاهش می‌یابد تا به ناحیه تصمیم گیری برسد.
2. دسته (Handle): دسته به‌عنوان قسمتی از الگو پس از فنجان ظاهر می‌شود. این بخش نمایانگر یک کاهش کوچکتر در قیمت است. در واقعیت، دسته نشان‌دهنده این است که افراد خریداری می‌کنند و بازار به تدریج برای رشد آماده می‌شود.

الگوی فنجان و دسته به‌عنوان یک الگوی معکوس صعودی معروف است؛ به این معنا که پس از اتمام الگو، ممکن است یک روند صعودی در بازار آغاز شود. این الگو نشان‌دهنده تغییر روند از نزولی به صعودی است.

معامله‌گران معمولا منتظر تایید الگو توسط کندل‌ها و اندیکاتورها هستند تا تصمیمات مالی مناسب‌تری بگیرند. همچنین، تحلیل سایر عوامل نظیر شرایط بازار و اخبار مهم نیز برای تصمیم‌گیری بهینه‌تر باید مدنظر قرار گیرد.

نحوه معامله با ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای

معامله با الگوهای تحلیل تکنیکال یک فرآیند مهم در بازارهای مالی است که نیاز به درک دقیقی از این الگوها و مدیریت ریسک دارد. در ادامه، مراحل معامله با الگوهای نموداری تحلیل تکنیکال را توضیح می‌دهیم:

تایید روند

• انتخاب الگو: ابتدا باید الگوی مورد نظر خود را انتخاب کنید. ممکن است از الگوهای مختلفی مانند سروشانه، کف دوقلو و غیره استفاده کنید.
• صبر و تایید: به‌جای معامله فوری، صبر کنید و ببینید که آیا قیمت به سمت تغییری که الگو نشان می‌دهد حرکت می‌کند یا خیر. این انتظار به شما اطمینان می‌دهد که الگو به‌درستی تایید شده است.

مدیریت ریسک

• تعیین میزان ضرر: این مرحله بسیار مهم است. میزان ضرر را به نحوی تنظیم کنید که در صورت زیان و باخت، ضربه بزرگی به سرمایه شما وارد نشود.
• انتخاب مکان مناسب برای استاپ لاس: در الگوهای نزولی، معمولا استاپ لاس را فراتر از سقف قبلی قیمت قرار می‌دهند. برای الگوهای صعودی، استاپ لاس معمولا زیر پایین‌ترین ناحیه مهم الگو قرار می‌گیرد.

تنظیم هدف سود

• انتخاب هدف سود: تعیین کنید که می‌خواهید از این معامله چقدر سود کسب کنید. این میزان معمولا بر اساس ارتفاع الگو و ناحیه‌های مهم مقاومت و حمایت محاسبه می‌شود.
• مدیریت نسبت ریسک به ریوارد: نسبت ریسک به ریوارد معمولا باید به اندازه‌ای باشد که در صورت معامله موفق، پاداش شما بیشتر از خسارت باشد.

استراتژی معامله

• استفاده از ابزارهای تکنیکالی: ابزارهایی مانند: اندیکاتورها، میانگین متحرک و شاخص‌های روند می‌توانند به شما در تایید الگو و تصمیم‌گیری کمک کنند.
• تحلیل اخبار و شرایط بازار: تحلیل عوامل اقتصادی و اخبار مالی نیز برای تصمیم‌گیری مهم است.

مدیریت ریسک، تایید الگو، تعیین میزان ضرر و هدف سود از مراحل مهم معامله با ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای هستند. همچنین، توانایی استفاده از ابزارهای فنی و تحلیل بازار به‌عنوان بخشی از استراتژی معامله شما نیز بسیار اهمیت دارد.

آنچه در نوشته «۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای» خواندیم:

تحلیل تکنیکال در بازار مالی از الگوهای نموداری مختلف برای پیش‌بینی رفتار قیمت‌ها و تصمیم‌گیری در معاملات استفاده می‌کند. این الگوها نشان‌دهنده تاریخچه حرکت قیمت‌ها در گذشته هستند و معمولا به‌عنوان روندهایی تکرارشونده در زمان تلقی می‌شوند.

با استفاده از ۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای در این مقاله، معامله‌گران سعی در تشخیص موقعیت‌های ورود و خروج از معاملات دارند. البته باید توجه داشت که الگوهای نموداری تنها یکی از ابزارهای تحلیلی در تحلیل تکنیکال هستند و نباید به تنهایی برای تصمیم‌گیری در معاملات مورد استفاده قرار گیرند. عوامل دیگری مانند شاخص‌های فنی، اخبار اقتصادی و مدیریت ریسک همچنان نقش مهمی در تصمیم‌گیری معامله‌گران دارند.

سوالات متداول «۱۱ الگوی نموداری برتر برای معامله گران حرفه ای»